معنی اثری از تنسی ویلیامز

با من مثل باران حرف بزن

برتا سلام می رساند

خاک گل

ناگهان تابستان گذشته

تابستان و دود

ماجرای عجیب

خال گل سرخ

با من مثل باران حرف بزن

اتوبوسی به نام هوس، باغ وحش شیشه ای، تابستان و دود، خالکوبی رز، شب ایگوانا، گربه روی شیروانی داغ، ناگهان تابستان گذشته

بهار دوم و خانم استون

گربه روی شیروانی داغ

تراموایی به نام هوس

تنسی. [ت ِ ن ِ] (اِخ) یکی از ایالات متحده ٔامریکای شمالی که بوسیله ٔ رود تنسی مشروب می گردد و 3292000 تن سکنه دارد و مرکز آن ناشویل است و مم فیس هم از شهرهای مهم این ایالت می باشد. (از لاروس). رجوع به ماده ٔ بعد و قاموس الاعلام ترکی ذیل تنسه شود.

تنسی. [ت ِ ن ِ] (اِخ) رودی است در مشرق ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در ساحل چپ رود اوهایو (شعبه ٔ می سی سی پی) به آن می ریزد و 1060000 گز طول دارد و در آن تأسیسات هیدروالکتریک و آبیاری احداث شده است که اهمیت فراوان دارد. و این رود ایالت تنسی رامشروب می سازد. (از لاروس) (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به ماده ٔ قبل و قاموس الاعلام ترکی ذیل تنسه شود.

تنسی. [ت ِن ْ ن ِ] (اِخ) محمدبن عبداﷲ عبدالجلیل. او راست: نظم الدر و العقیان فی بیان شرف بنی زیان (ملوک تلمسان). (از معجم المطبوعات).

1343